آخرین خبرها

دعای طلب رحمت عاقبت بخیری و دفع خطرات زندگی

دعای طلب رحمت عاقبت بخیری و دفع خطرات زندگی

امروز و در این پست به شما عزیزان یک بار دیگر رهگشای اسلامی و قرآنی شرح می دهیم که باعث می شود از خطرات بلا ها گرفتاری ها سختی ها مشکلات و پلیدی ها عبور کرده و همین طور زود تر عاقبت بخیر شده و موفقیت های عظیم و زیادی کسب کنید.

236038620372860387 دعای طلب رحمت عاقبت بخیری و دفع خطرات زندگی
دعای طلب رحمت عاقبت بخیری و دفع خطرات زندگی

دعای طلب رحمت عاقبت بخیری و دفع خطرات زندگی,دعای عاقبت بخیری فرزند,دعای عاقبت بخیری رضیت بالله,دعای عاقبت بخیری خانواده,دعای عاقبت بخیری برای دوستان,دعای عاقبت بخیری برای فرزندان,دعای عاقبت بخیری برای همه,دعای عاقبت بخیری به عربی,دعای عاقبت بخیری صحیفه سجادیه,دعای عاقبت بخیری برای دیگران,دعای عاقبت بخیری پدر و مادر,دعای عاقبت بخیری در ازدواج,دعای عاقبت بخیری دختر,دعای عاقبت بخیری برای ازدواج,دعای عاقبت بخیری در مفاتیح,دعای عاقبت بخیری کوتاه,دعای عاقبت بخیری همسر,دعای عاقبت بخیری برا فرزند

دعای طلب رحمت عاقبت بخیری و دفع خطرات زندگی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداى بخشنده مهربان
اَللّهُمَّ يا مَنْ دَلَعَ لِسانَ الصَّباحِ
خدايا اى كسى كه بيرون كشيد زبان صبح دم را
بِنُطْقِ تَبَلُّجِهِ
به بيان تابناك آن
وَ سَرَّحَ قِطَعَ الّلَيْلِ الْمُظْلِمِ
و پراكنده ساخت پاره هاى شب تاريك را
بِغَياهِبِ تَلَجْلُجِهِ
با آن توده هاى سياه سرگردانى كه داشت
وَ اَتْقَنَ صُنْعَ الْفَلَكِ الدَّوّارِ
و محكم ساخت ساختمان اين چرخ گردون را
فى مَقاديرِ تَبَرُّجِهِ وَ شَعْشَعَ ضِيآءَ الشَّمْسِ
در اندازه ها و گردش هاى زيبايش و پرتو افكن ساخت تابش خورشيد را
بِنُورِ تَاَجُّجِهِ يا مَنْ دَلَّ عَلى ذاتِهِ بِذاتِهِ
با نور فروزان و گرم آن اى كه راهنمايى كرد بر خودش به خودش
وَ تَنَزَّهَ عَنْ مُجانَسَةِ مَخْلُوقاتِهِ
و منزه است از هم جنسى (و مشابهت با) مخلوقاتش
وَ جَلَّ عَنْ مُلاَّئَمَةِ كَيْفِيّاتِهِ
و برتر است از سنخيت يا چگونگی هاى عالم خلقت
يا مَنْ قَرُبَ مِنْ خَطَراتِ الظُّنُونِ
اى كسى كه نزديك است به گمانهايى كه (درباره او) بر دل خطور كند
وَ بَعُدَ عَنْ لَحَظاتِ الْعُيُونِ
و دور است از چشم انداز ديدگان
وَ عَلِمَ بِما كانَ قَبْلَ اَنْ يَكُونَ
و مى داند آنچه را می‌شود پيش از شدنش
يا مَنْ اَرْقَدَنى فى مِهادِ اَمْنِهِ وَ اَمانِهِ
اى كسى كه مرا در گهواره آسايش و امنيت خود به خواب برد
وَ اَيْقَظَنى اِلى ما مَنَحَنى بِهِ مِنْ مِنَنِهِ وَ اِحْسانِهِ
و براى استفاده از نعمت ها و بخشش هاى بي دريغش كه به من ارزانى داشته بيدارم كرد
وَ كَفَّ اَكُفَّ السُّوَّءِ عَنّى بِيَدِهِ وَ سُلْطانِهِ
و پنجه هاى بدخواهان را به دست قدرت و سلطنت خويش از من باز داشته
صَلِّ اللّهُمَّ عَلَى الدَّليلِ اِلَيْكَ فِى اللَّيْلِ الاْلْيَلِ
درود فرست بر آن راهنماى به سوى تو در شب بسيار تار (جاهليت)
وَ الْماسِكِ مِنْ اَسْبَابِكَ بِحَبْلِ الشَّرَفِ الاْطْوَلِ
و آن كس كه در ميان اسباب و وسائل تو بلندترين ريسمان شرف را گرفت
وَ النّاصِعِ الْحَسَبِ فى ذِرْوَةِ الْكاهِلِ الاْعْبَلِ
و آن كس كه حسب پاك و خالصش بر بلندترين شانه هاى مردان عالم قرار داشت
وَ الثّابِتِ الْقَدَمِ عَلى زَحاليفِها فِى الزَّمَنِ الاْوَّلِ
و آن ثابت قدم بر روى لغزشگاه ها در آن زمان پيشين
وَ عَلى الِهِ الاْخْيارِ الْمُصْطَفَيْنَ الاْبْرارِ
و بر خاندان نيكوكار برگزيده خوش كردارش
وَ افْتَحِ اللّهُمَّ لَنا مَصاريعَ الصَّباحِ
و بگشا براى ما خدايا لنگه هاى در بامدادان را
بِمَفاتيحِ الرَّحْمَةِ وَ الْفَلاحِ
به كليدهاى رحمت و رستگارى
وَ اَلْبِسْنِى اللّهُمَّ مِنْ اَفْضَلِ خِلَعِ الْهِدايَةِ وَ الصَّلاحِ
و بپوشانم خدايا از بهترين خلعت هاى هدايت و شايستگى
وَ اَغْرِسِ اللّهُمَّ بِعَظَمَتِكَ فى شِرْبِ جَنانى
و بجوشان خدايا به عظمت خويش در جويبار دلم
يَنابيعَ الخُشُوعِ
چشمه هاى خشوع
وَ اَجْرِ اللّهُمَّ لِهَيْبَتِكَ مِنْ اماقى زَفَراتِ الدُّمُوعِ
و جارى ساز خدايا براى هيبتت از گونه هايم مشك هاى اشك
وَ اَدِّبِ اللّهُمَّ نَزَقَ الْخُرْقِ مِنّى بِاَزِمَّةِ الْقُنُوعِ
و ادب كن خدايا سبك مغزى و تندخويى مرا به مهارهاى قناعت (يا خوارى در سؤال)
اِلهى اِنْ لَمْ تَبْتَدِئْنِى الرَّحْمَةُ مِنْكَ بِحُسْنِ التَّوْفيقِ
خدايا اگر در ابتدا رحمت تو از روى حسن توفيق به سراغ من نمى آمد
فَمَنِ السّالِكُ بى اِلَيْكَ فى واضِحِ الطَّريقِ
پس چه كسى بود كه مرا در اين راه روشن به سويت آرد
وَ اِنْ اَسْلَمَتْنى اَناتُكَ لِقاَّئِدِ الاْمَلِ وَ الْمُنى
و اگر حلم و بردبارى تو مرا به دست آرزو و ميل سركش سپارد
فَمَنِ الْمُقيلُ عَثَراتى مِنْ كَبَواةِ الْهَوى
پس چه كسى لغزش هاى مرا از زمين خوردن هاى هوا و هوس ناديده بگيرد
وَ اِنْ خَذَلَنى نَصْرُكَ عِنْدَ مُحارَبَةِ النَّفْسِ وَ الشَّيْطانِ
و اگر در هنگام جنگ با نفس و شيطان يارى تو نباشد
فَقَدْ وَكَلَنى خِذْلانُكَ اِلى حَيْثُ النَّصَبِ وَالْحِرْمانِ
مسلماً همان يارى نكردنت مرا به دست رنج و حرمان سپارد
اِلهى اَتَرانى مآ اَتَيْتُكَ
خدايا تو به خوبى مرا مى بينى كه نزدت نيامدم
اِلاّ مِنْ حَيْثُ الاْمالِ
جز از راه آرزوها (و آنها بود كه مرا به درگاهت آورد)
اَمْ عَلِقْتُ بِاَطْرافِ حِبالِكَ
يا شده كه به سر رشته هاى فضل و كرمت چنگ زنم
اِلاّ حينَ باعَدَتْنى ذُنُوبى عَنْ دارِ الْوِصالِ
جز وقتى كه گناهانم مرا از خانه وصال دور سازد
فَبِئْسَ الْمَطِيَّةُ الَّتِى امْتَطَتْ نَفْسى مِنْ هَواها
پس چه بد مركبى است اين مركب هوا و هوس كه نفس من بر آن سوار شده
فَواهاً لَها لِما سَوَّلَتْ لَها ظُنُونُها وَ مُناها
پس واى بر اين نفس كه گمان هاى باطل و آرزوهاى بي جايش در نزد او جلوه كرد
وَ تَبّاً لَها لِجُرْاَتِها عَلى سَيِّدِها وَ مَوْليها
و نابود باد كه بر آقا و مولاى خويش دليرى كرد
اِلهى قَرَعْتُ بابَ رَحْمَتِكَ بِيَدِ رَجاَّئى
خدايا من در رحمتت را به دست اميدم كوبيدم
وَ هَرَبْتُ اِلَيْكَ لاجِئاً مِنْ فَرْطِ اَهْواَّئى
و از فرط هواهاى نفسانى به حال پناهندگى به سوى تو گريختم
وَ عَلَّقْتُ بِاَطْرافِ حِبالِكَ اَنامِلَ وَلاَّئى
و بند كردم به سررشته هاى كرمت انگشتان دوستى ام را
فَاْصْفَحِ اللُّهُمَّ عَمّ ا كُنْتُ اَجْرَمْتُهُ مِنْ زَلَلى وَ خَطاَّئى
پس درگذر خدايا از جرم هايى كه من از روى لغزش و خطا كردم
وَ اَقِلْنى مِنْ صَرْعَةِ [رِدآئى] و نگاهم دار از حمله بيماريم (كه دچار گشته ام)
فَاِنَّكَ سَيِّدى وَ مَوْلاىَ وَ مُعْتَمَدى وَ رَجائى
زيرا كه تويى آقا و مولايم و تكيه گاه و اميدم
وَ اَنْتَ غايَةُ مَطْلُوبى وَ مُناىَ فى مُنْقَلَبى وَ مَثْواىَ
و تويى منتهاى خواسته و آرمانم در دنيا و عقبايم
اِلهى كَيْفَ تَطْرُدُ مِسْكيناً الْتَجَاءَ اِلَيْكَ مِنَ الذُّنُوبِ هارِباً
خدايا چگونه برانى از درگاهت بيچاره اى را كه در حال فرار از گناهان به تو پناه آورده
اَمْ كَيْفَ تُخَيِّبُ مُسْتَرْشِداً قَصَدَ اِلى جَنابِكَ ساعِياً
يا چگونه نوميد سازى راه جويى را كه شتابان آهنگ حضرت تو را كرده
اَمْ كَيْفَ تَرُدُّ ظَمْئانَ وَرَدَ اِلى حِياضِكَ شارِباً
يا چگونه بازگردانى تشنه اى را كه براى نوشيدن (آب) بر سر حوض هاى تو آمده
كَلاّ وَ حِياضُكَ مُتْرَعَةٌ فى ضَنْكِ الْمُحُولِ
نه هرگز چنين نخواهى كرد با اينكه حوض هاى (پرفيضت) در سخت ترين خشكسالی ها لبريز است
وَ بابُكَ مَفْتُوحٌ لِلطَّلَبِ وَ الْوُغُولِ
و در خانه ات براى خواستن و ورود در آن باز است
وَ اَنْتَ غايَةُ الْمَسْئُولِ
و تويى انتهاى خواسته
وَ نِهايَةُ الْمَاْمُولِ
(خواستاران) و منتهاى آرزوى (آرزومندان)
اِلهى هذِهِ اَزِمَّةُ نَفْسى عَقَلْتُها بِعِقالِ مَشِيَّتِكَ
خدايا اين مهارهاى نفس من است كه به پاى بند مشيت تو آنها را بستم
وَ هذِهِ اَعْباَّءُ ذُنُوبى دَرَاْتُها بِعَفْوِكَ وَ رَحْمَتِكَ
و اين است بارهاى سنگين گناهانم كه به اميد عفو و رحمتت بر زمين نهادم
وَ هذِهِ اَهْوآئِىَ الْمُضِلَّةُ
و اين است هوسهاى گمراه كننده ام
وَكَلْتُها اِلى جَنابِ لُطْفِكَ وَ رَاْفَتِكَ
كه به آستان لطف و مهرت سپردم
فَاجْعَلِ اللّهُمَّ صَباحى هذا ناِزلاً
پس اى خدا اين بامداد مرا چنان مقرر كن
عَلَىَّ بِضِياَّءِ الْهُدى وَ بِالسَّلامَةِ فِى الدّينِ وَ الدُّنْيا
كه با انوار هدايت و سلامت در دين و دنيا بر من فرود آيد
وَ مَساَّئى جُنَّةً مِنْ كَيْدِ الْعِدى
و شامم را سپرى از نيرنگ خطرناك دشمنان
وَ وِقايَهً مِنْ مُرْدِياتِ الْهَوى
و پناهگاهى از پرتگاه هاى هوا و هوس قرار ده
اِنَّكَ قادِرٌ عَلى ما تَشآءُ
كه تو بر هر چه بخواهى
تُؤتِى الْمُلْكَ مَنْ تَشآءُ
توانايى ملك و سلطنت را به هر كه خواهى مى دهى
وَ تَنْزِ عُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشآءُ
و از هر كه خواهى برگيرى
وَ تُعِزُّ مَنْ تَشآءُ
و عزت دهى هر كه را خواهى
وَ تُذِلُّ مَنْ تَشآءُ
و خوار كنى هر كه را خواهى
بِيَدِكَ الْخَيْرُ اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ
همه خوبی ها بدست تو است و تو بر هر چيز توانايى
تُولِجُ اللَيْلَ فى النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِى اللَّيْلِ
شب را در روز فرو برى و روز را در شب درآورى
وَ تُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَيِّتِ
زنده را از مرده بيرون آورى
وَ تُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَىِّ
و مرده را از زنده برون آرى
وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشآءُ بِغَيْرِ حِسابٍ
و به هر كه خواهى بى حساب روزى دهى
لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ
معبودى جز تو نيست
سُبْحانَكَ اللّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ
منزهى تو خدايا و حمد تو را گويم
مَنْ ذا يَعْرِفُ قَدْرَكَ فَلا يَخافُكَ
كيست كه قدر تو را بشناسد و از تو نترسد
وَ مَن ذا يَعْلَمُ ما اَنْتَ فَلا يَهابُكَ
و كيست كه بداند تو كيستى و از تو نهراسد
اَلَّفْتَ بِقُدْرَتِكَ الْفِرَقَ
تو با قدرت خويش جداها را با هم جمع كردى
وَ فَلَقْتَ بِلُطْفِكَ الْفَلَقَ
و به لطف خويش سپيده دم را شكافتى
وَ اَنَرْتَ بِكَرَمِكَ دَياجِىَ الْغَسَقِ
و به كرم خود تاريكی هاى شديد شب را روشن كردى
وَ اَنْهَرْتَ الْمِياهَ مِنَ الصُّمِّ الصَّياخيدِ عَذْباً وَ اُجاجاً
و روان كردى آبهاى شيرين و شور را از دل سنگهاى سخت و محكم
وَ اَنْزَلْتَ مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجّاجاً
و فرو ريختى از ابرهاى فشرده آبى ريزان و فراوان
وَ جَعَلْتَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لِلْبَرِيَّةِ سِراجاً وَهّاجاً
و قرار دادى خورشيد و ماه را براى مردمان چراغى فروزان
مِنْ غَيْرِ اَنْ تُمارِسَ فيمَا ابْتَدَاْتَ بِهِ
بدون آن كه در آنچه بدان آغاز كردى (در آفرينش)
لُغُوباً وَ لا عِلاجاً
دچار خستگى و تعب گردى يا به چاره جويى محتاج شوى
فَيا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْعِزِّ وَ الْبَقآءِ
اى آن كه در عزت و بقاء يگانه است
وَ قَهَرَ عِبادَهُ بِالْمَوْتِ وَالْفَنَّاءِ
و بندگانش را به وسيله مرگ و نابودى مقهور خويش كرده
صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الاَْتْقِيآءِ
درود فرست بر محمد و خاندان پرهيزكارش
وَ اسْمَعْ نِدآئى وَاسْتَجِبْ دُعآئى
و فرياد مرا بشنو و دعايم را به اجابت مقرون ساز
وَ حَقِّقْ بِفَضْلِكَ اَمَلى وَرَجآئى
و به فضل خويش آرزو و اميد مرا تثبيت كن
يا خَيْرَ مَنْ دُعِىَ لِكَشْفِ الضُّرِّ
اى بهترين كسى كه خوانده شدى براى برطرف ساختن گرفتارى
وَ الْمَاْمُولِ لِكُلِّ عُسْرٍ وَ يُسْرٍ بِكَ
و آرزو شده اى براى هر سختى و آسانى
اَنْزَلْتُ حاجَتى
فرود آوردم بار حاجتم را بدرگاهت
فَلا تَرُدَّنى مِنْ سَنِىِّ مَواهِبِكَ خاَّئِباً
پس مرا از عطاياى عالى (و سنگين قيمت) خود نااميد باز مگردان
يا كَريمُ يا كَريمُ يا كَريمُ
اى كريم اى كريم اى كريم
بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
به رحمت خود اى مهربان ترين مهربانان
وَ صَلَّى اللّهُ عَلى خَيْرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَجْمَعينَ
و درود خدا بر بهترين آفريدگانش محمد و آل او همگى
پس به سجده برو و بگو:

اینم ببین:  دعای مجرب غروب آفتاب برای عاقبت بخیری در روز

اِلهى قَلْبى مَحْجُوبٌ وَ نَفْسى مَعْيُوبٌ
خدايا دلم در پرده است و نفسم معيوب
وَ عَقْلى مَغْلُوبٌ وَ هَواَّئى غالِبٌ
و عقلم مغلوب است و هواى نفس بر من چيره است
وَ طاعَتى قَليلٌ وَ مَعْصِيَتى كَثيرٌ
و طاعتم اندك و گناهانم بسيار است
وَ لِسانى مُقِرُّ بِالذُّنُوبِ فَكَيْفَ حيلَتى
و زبانم به گناهان اقرار دارد پس چاره ام چيست
يا سَتّارَ الْعُيُوبِ وَ يا عَلاّمَ الْغُيُوبِ وَ يا كاشِفَ الْكُرُوبِ
اى پرده پوش عيب ها و اى داناى ناديدني ها و اى برطرف كننده اندوه ها
اِغْفِرْ ذُنُوبى كُلَّها بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
بيامرز همه گناهانم را به حرمت محمد و آل محمد
يا غَفّارُ يا غَفّارُ يا غَفّارُ
اى بسيار آمرزنده اى بسيار آمرزنده اى بسيار آمرزنده
بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
به رحمتت اى مهربان ترين مهربانان

درباره‌ی سید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *